سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای قدم های  بوستان دوست

دیگر دل زشوق  روی ما نمی تپد

ای دستهای مشتاق عشق وسود

دیگرنسیم به گلستان ما نمی دمد

نه بر نگاهم نه بر پگاهم شقایقی نمی خندد

اکنون حزن تجربه ی سوزان من است

اکنون فرسودگی بر دامان من است

خدایا مهربانی ومحبت چرا اینگونه لاغر گشته

خدایا جام یادگاری ها چرا آشفته و بی ساغر گشته

 ودر انتها می گویم که برای وصف این نامهرانی ونامرادی  هیچ واژه ای بکار نمی آید

 






تاریخ : جمعه 90/1/19 | 12:11 صبح | نویسنده : سروش-و | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • اسکندر