سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی سمیل از کدخدایان متنفذ، شجاع و خوشرفتار بود و باید گفت از مردمدارترین کدخدایان محلی بود که تا حد امکان در رفع گرفتاری و نیازمندیهای روزمره زندگی، به همنوعان خود کمک می نمود. ناحیه تحت حکومت وی شامل دیر، بردستان، گله زنی و نوکن می شد به دلیل شجاعت، دلاوری و خوش رفتاری، همه مردم این ناحیه را به خود جذب کرده بود. او فردی مهمان نواز بود به طوری که منزلش همواره محل تجمع اعیان، رؤسا، خان ها و توده مردم بود. او خود به مشکلات مردم رسیدگی می کرد. تواضع و فروتنی او زبان زد خاص و عام بود.
مثل بقیه خوانین منطقه به کار قاچاق اسلحه اشتغال داشت. دولت مرکزی پس از دستور خلع سلاح عمومی از وی خواستار تحویل اسلحه گردید و از این طریق خواست وی را تضعیف کند و تحت انقیاد در آورد  ولی از تحویل اسلحه خودداری نمود و در نتیجه بین او و دولت مرکزی اختلاف افتاد و سرانجام موجب اردوکشی دولت مرکزی علیه وی در چند مرحله شد.
قوای دولتی بارها سعی کرد که علی اسماعیل را به زانو در آورد ولی با وجود داشتن امکانات  فراوان  موفق به شکست وی نشدند. اولین لشکر کشی دولت در سال 1320 بود که با وجود برخورداری از تجهیزات فراوان و تعداد افراد زیاد (700 نفر امنیه و چریک) شکست خوردند و به بوشهر عقب نشینی کردند. دولت چندین بار دیگر توسط سروان اسفندیاری،تیمسار سرتیپ فیروز، و سرهنگ مقبلی در صدد بر آمدند تا وی را به زانو در بیاورند ولی موفقیت چندانی کسب نکردند.
قوای دولتی چون با جنگ نتوانستند بر علی اسماعیل غالب شوند در صدد توطئه علیه وی بر آمدند. سرگرد مقدم چند نارنجک و مقداری مواد منفجره در صندوقی جاسازی نمود و نامه ای از طرف شیخ عبدالرسول نصوری که از دوستان صمیمی علی اسماعیل بود جعل کرد که این صندوق از طرف وی برای علی اسماعیل فرستاده شده است. صندوق در مقابل علی اسماعیل منفجر شد ولی وی جان سالم بدر برد و پس از این ماجرا نامه ای به شرح زیر برای سرگرد مقدم نوشت :



آقای سرگرد (م) تحفه ونامه ارسالی شما رسید از لطف و محبت شما کمال تشکر را دارم. امیدوارم همیشه وجود مبارک سالم بوده و بتوانید با این فکر باز و روشن خود به مملکت خدمت کنید. البته خدا نخواست من از بین بروم و نامه شما بلا جواب بماند فشنگها چون خیلی محکم و زیبا بود در صورتی که هنوز در نزد شما موجود باشد ارسال فرمائید نهایت موجب امتنان خواهد شد ان شاءالله این مرتبه نامه را به امضای خود مختوم خواهید فرمود.
منتظر محبت و لطف شما
علی اسماعیل فخرایی

علی اسماعیل با توجه به نفوذی و پایگاهی که از آن برخوردار بود تا پایان عمر مورد احترام مردم منطقه بود و بعضی اوقات هم برای حل و فصل مشکلات مردم مبادرت به مسافرت می نمود. به هر حال وی در طول حیات با قوای دولتی جنگیده و تسلیم دولت پهلوی نشد تا اینکه به مرض طاعون مبتلا شد و برای مداوا به قطر رفت و در سال 1340

 ه.ش. رخ در نقاب خاک کشید و در همانجا به خاک سپرده شد.

منبع:کتاب تاریخ دشتی






تاریخ : شنبه 90/6/19 | 7:3 عصر | نویسنده : سروش-و | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • اسکندر