با خبر شدیم که آیت اله حاج میرزا احمد دشتی دار فانی را وداع گفته ما این ضایعه عظمی را به رهبر معظم انقلاب وحوزه علمیه وملت شریف ایران خصوصا مردم شریف استان بوشهر صمیمانه تسلیت می گوییم.این وجود با کرامت در سن 103سالگی جهان را بدرود گفت
خلاصه ای از زندگی وی را بحضورتان تقدیم میکنیم
خواندن و نوشتن نزد والد عالیقدرش که از علماء و مشاهیر عصر خود بود فرا گرفت وسپس در سن حدود ده سالگی به همراه برادر دانشمندش مرحوم میرزا محمد برای تحصیل علوم دینی به نجف اشرف رفت و تا مادامی که برادر عزیزش در قید حیات بـــود
نزدش ماند. بعد از فوت آن مرحوم به دشتی برگشت و ادامه تحصیلات مقدماتی را در دشتی و نزد علمایی چون: مرحوم آقا شیخ محمد بن حاج عبدالحسین از شیوخ مشایخ ساکن بادوله و آخوند ملا فتح الله دشتی و مرحوم حاج سید علی نقی حسینی دشتی معروف به سیبویه دشتی پی گرفت. بعد از فراگیری نحو نزد استادش حاج سید علی نقی حسینی که در آن زمان در روستای میانخره دشتی مدرسهی علمیه داشت به تشویق ایشان و بعد از فوت والدین گرامیش به سال 1350ق به نجف اشرف مهاجرت نمود این بار تا مرحلهی اجتهاد نزد آیات عظامی چون: سید ابوالقاسم خویی، سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، شیخ ضیاءالدین اراکی، میرزا محمدحسین نائینی، حاج میرزا عبدالهادی شیرازی، سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا ابوالحسن مشکینی و حاج شیخ کاظم شیرازی زانو به زمین زد و تحصیل علم نمود. تا اینکه در سن حدود 30 سالگی به مدارج عالیهی اجتهاد و فقاهت نائل آمده و برخی آیات نامبرده مانند آیت الله سید ضیاءالدین عراقی(اراکی) و میرزا محمد حسین نائینی اجازهی اجتهاد ایشان را صادر کردند.
ایشان در نجف علاوه بر تحصیل به تدریس هم می پرداختند و حتی در تعطیلی دروس رسمی حوزه، دروس غیر رسمی از جمله «هیئت» تدریس می نمودند . معظم له بعد از جند سال تحصیل و تدریس در حوزهی نجف در سال 1351ش به دنبال حادثهای که برایش رخ می دهد به ایران آمده بعد از توقفی یکماهه در آبادان به قم رفته و مدتی در آنجا به تدریس خارج فقه مشغول می شود پس دست از تدریس کشیده به تألیف مشغول می گردد.(1)
معظم له بعد از آمدن به ایران همواره در این فکر بود که نکند حضرت علی (ع) او را شایستهی ماندن در نجف نمی دانسته لذا او را به ایران بازگردانده است.و این فکر بسیار او را رنج می داد. تا اینکه شبی مرحوم حاج شیخ احمد بحرینی کردوانی والد گرامی آقای حاج شیخ علی بحرینی در عالم خواب امام علی(ع) را ملاقات می کند و از آقا می پرسد چرا همهی علماء را از نزد خودت دور کردی؟ و ایشان می فرماید: من میرزا احمد دشتی و دو نفراصفهانی، راضی نبودم که بروند آنان خودشان رفتند. و بعد از این خواب است که آن فکر رنج آور از ایشان دور می شود.(2) (مطلب ادامه دارد)